English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (642 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She has got regular teeth . U دندانهای منظمی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
overbite U پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
He is methodical in his work . U آدم منظمی ؟ ست
to get into shape U بشکل منظمی دراوردن
I live a very regular life . U زندگی خیلی منظمی دارم
line out U قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
bidentate U دو دندانهای
tridentate U سه دندانهای
trident U سه دندانهای
incisor teeth U دندانهای پیش
canine teeth U دندانهای نیش
temporary teeth U دندانهای شیری
cut gears U دندانهای بریدن
deciduous teeth U دندانهای شیری
dog clutch U پیوست دندانهای
molar teeth U دندانهای اسیا
mordant dye U رنگ دندانهای
saw tooth roof U بام دندانهای
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
rotten teeth U دندانهای پوسیده یافاسد
sarrated wire rope U طناب سیمی دندانهای
serrated vertical pulse U ضربه عمودی دندانهای
White regular teeth . U دندانهای سفید ومرتب ( یکدست )
barbe U شال گردن یا روسری دندانهای ریز
orthodontics U مبحث اصلاح دندانهای کج و معوج دردندانپزشکی
orthodontia U مبحث اصلاح دندانهای کج و معوج دردندانپزشکی
interdental consonant U حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
he has worms U دارد
are there any remarks? U دارد
has U دارد
chain U دارد.
heavy fighting is in progress U دارد
chains U دارد.
he has a rage for money U دارد
hast U او دارد
there is a time for everything U دارد
he is ill with fever U تب دارد
the reason is two fold U دودلیل دارد
walls have ears U گوش دارد
Windows GDI U بیتی دارد
there is a rumour that U شهرت دارد که
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
But one leg to the fowl. <proverb> U مرغ یک پا دارد .
what matter? U چه اهمیت دارد
what the odds U چه اهمیت دارد
multungulate U که بیش از دو سم دارد
it depends [on] U بستگی دارد [به]
the reason is manifold U چنددلیل دارد
figure on <idiom> U بستگی دارد به
the probability is U احتمال دارد
viruses U وجود دارد
our library is well stocked U خوبی دارد
not a patch on U چه دخلی دارد
virus U وجود دارد
He has a day off. U او مرخصی دارد.
what hurt is there in that U چه زیانی دارد
he has an a. to grind U مقصود دارد
god is U خداوجود دارد
There is a knack in it . U یک فنی دارد
I owe him a dept of gratitude. U حق بگردنم دارد
it is usual with him U عادت دارد
he tops .0 metres U یک مترونیم قد دارد
he is 0 years old U او ده سال دارد
it is sufficiently stamped U کسرتمبر دارد
he is fifty U تمام دارد
it has sides U سه پهلو دارد
he has an axe to grind U غرض دارد
he speaks to the purpose U قصدی دارد
he has a maggot in his head U وسواس دارد
he has a spite against me U بامن لج دارد
Buttonhole U کتی که در دو طرف دکمه دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
that bridge has openings U ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent U ان واژه کم کم دارد مهجور
the cat has nine lives U سگ هفت جان دارد
he is rightly named U اسم بامسمائی دارد
tea is preferable to water U چایی بر اب ترجیح دارد
She has engaging manners . U رفتار گیرایی دارد
back U که یک باتری پشتیبان دارد
he must needs go U بیخوداصرار دارد برفتن
backs U که یک باتری پشتیبان دارد
he keeps my a U حساب مراونگه می دارد
he bears out his name U اسم بامسمایی دارد
he is in the know U اطلاع ویژه دارد
the party is led by him U او بر ان حزب ریاست دارد
he has a loose tongue U دهان لقی دارد
How long is the ticket valid? U بلیت تا کی اعتبار دارد؟
significance U معنای مخصوص دارد
well and good U باشد چه ضرر دارد
what is that to you U به شما جه دخلی دارد
He writes well . he wields a formidable pen . U قلم خوبی دارد
he has much merit U بسیار شایستگی دارد
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
he insists on going U اصرار دارد برفتن
to bring grist to the mill U نان دراب دارد
it is very important U بسیار اهمیت دارد
the work is in full swing U کاربخوبی جریان دارد
the switch is on U برق جریان دارد
he is f. of money U پول فراوان دارد
he is in a hurry to go U عجله دارد برفتن
what does it meant U یعنی چه چه معنی دارد
She has a soft voice U صدای نرمی دارد
there removred revolution U شورشی که شهرت دارد
batteries U که یک باتری پشتیبان دارد
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> U هر فرازى نشیبى دارد.
it is worth 0 rials U ده ریال ارزش دارد
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
it needs to be done carefully U اینکارتوجه لازم دارد
There are ticks in every trade . <proverb> U هر کار لمى دارد .
There are two sides to every question . <proverb> U هر مساله ای دو جنبه دارد.
likelihood U احتمال کلی دارد
it speaks well for him U بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him U بامن نظرمساعدی دارد
it is particularly difficult U یک دشواری ویژه دارد
rubrician U کتاب نماز دارد
double decker U هرچیزیکه دو لایه دارد
bigamists U زنی که دوشوهر دارد
delectus U برای ترجمه دارد
in all like U احتمال کلی دارد
bass U کسی که صدای بم دارد
basses U کسی که صدای بم دارد
it askes for attention U توجه لازم دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it is of frequent U خیلی مورد دارد
length U خط با طول جر حرف دارد
lengths U خط با طول جر حرف دارد
(not to be) sneezed at <idiom> U ارزش داشتن را دارد
it is particularly difficult U یک اشکال بخصوصی دارد
bigamist U زنی که دوشوهر دارد
Does it matter if I dont come ? U اشکالی دارد اگرنیایم ؟
and there an end. U و پایان وجود دارد.
She has a lovely ( nice ) voice. U صدای قشنگه دارد
With his foul temper. U با اخلاق سگه که دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . U خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
biased U آنچه اریب دارد
She has a lovely (nice) voice. U صدای قشنگه دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
There is only one condition attached to it . U فقط یک شرط دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
Somebody is beating at (upon)the door. U یک کسی دارد در می زند
My hair is falling. U موهایم دارد می ریزد
There is always a right way of doing everything. U هرکاری راهی دارد
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
He has influential contacts everywhere. U همه جا دست دارد
He takes my advice. He listens to me. U از من حرف شنوایی دارد
He is distantly related to us . U نسبت دوری با ما دارد
what is wrong with that? U مگراین چه عیبی دارد
She has a delightfully mellow voice . U صدای گرمی دارد
She has a subtle charm. U جذابیت ظریفی دارد
The kettel is boiling. U قوری دارد می جوشد
he has Roman nose U او بینی عقابی دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . U فشار خون دارد
chaplain U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
accessor U شخصی که به داده دسترسی دارد
He has a ready pen. U قلم شیوا وروانی دارد
Is there electricity? U آیا برق وجود دارد؟
Is there drinking water? U آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
toggle U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
quarter binding U جلدی که تنهاته ان چرم دارد
toggles U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
kleptamaniac U کسی که جنون دزدی دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? U مگر مغزش عیب دارد؟
requests U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
he is rather i. than sick U بهم خوردگی یاساکت دارد
interne U یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. U شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
irregular polygon U شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
requested U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
it look like rain U گویا خیال باریدن دارد
ox frame U قابی که گوشههای چلیپایی دارد
AT Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
it is marked with spots U نشان ان خالهایی است که دارد
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
He is bound to come. U احتمال زیادی دارد که بیاید
sexagenarian U کسی که از 06 تا96 سال دارد
chaplains U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
He is distantly related to me . U بامن نسبت دوری دارد
She is too damned fussy U خیلی ادا واطوار دارد
NVRAM U ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
mistress of cooking U زنی که در اشپزی دست دارد
mission critical U که شرکت شما به آن بستگی دارد
What a lovely tall figure she has . U چه قد وبا لای قشنگه دارد
fault U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
gig U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
He has a glib(persuasive)tongue. U زبان چرب ونرمی دارد
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
He has a good permanent job. U شغل ثابت خوبی دارد
A big head has a big ache. <proverb> U سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
A cat has nine lives . <proverb> U گربه هفت جان دارد .
Blood circulates in the body. U خون در بدن جریان دارد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1incentive
1چیزی که عوض داره گله نداره
1popsicle
1time is prceious it has great
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com